تامین نقدینگی برای شرکت‌هایی که نیاز به احیا یا رونق دوباره دارند، یکی از عوامل اساسی برای ایجاد رشد و پایداری در این شرکت‌ها است. این شرکت‌ها ممکن است به دلایل مختلف نیاز به تامین مالی داشته باشند، از جمله تکنولوژی‌های جدید، توسعه محصولات یا خدمات، بهبود عملکرد اجرایی، بازسازی یا توسعه زیرساخت‌ها و یا حتی پرداخت بدهی‌ها و اعتبارات معوقه.
در این مقاله، ابتدا مزایای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا، سپس مشوق‌های سرمایه‌گذاری در آن‌ها و در انتها تامین نقدینگی آن‌ها را آورده‌ایم.
با ما همراه باشید…
مزایای سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها نیازمند احیا
سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا، علاوه بر بهره‌برداری از سود بیشتر نسبت به بازارهای دیگر، تاثیرات مثبت دیگری نیز دارد. در ادامه به برخی از این تاثیرات اشاره می‌کنیم:
- ایجاد اشتغال
سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا باعث ایجاد فرصت‌های شغلی جدید و کاهش نرخ بیکاری می‌شود. این شرکت‌ها در نتیجه رشد و توسعه خود، نیاز به نیروی انسانی بیشتری دارند و با ایجاد شغل‌های جدید، شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه بهبود می‌یابد.
- افزایش تولید و رقابت‌پذیری
سرمایه‌گذاری خصوصی در شرکت‌های نیازمند احیا منجر به افزایش تولید و بهبود عملکرد کسب‌وکار می‌شود. این شرکت‌ها به وسیله جذب سرمایه و تکنولوژی‌های نوین، میزان تولید خود را افزایش می‌دهند و در نتیجه رقابت‌پذیری صنایع و بخش‌های مختلف اقتصادی را افزایش می‌دهند.
- بهبود زیرساخت‌ها
سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا، به بهبود زیرساخت‌های اقتصادی کشور کمک می‌کند. با جذب سرمایه خصوصی به این شرکت‌ها، تامین نقدینگی برای بهسازی و توسعه زیرساخت‌های عمومی مانند جاده‌ها، راه‌آهن‌ها، بنادر و فرودگاه‌ها فراهم می‌شود که این امر بهبود قابل توجهی در حمل‌ونقل و تجارت کشور به همراه دارد.
- انتقال تکنولوژی و دانش فنی
سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا معمولا با همراهی تکنولوژی و دانش فنی نوین صورت می‌گیرد. این شرکت‌ها با جذب سرمایه و تکنولوژی از سراسر جهان، در عرصه نوآوری و تحقیق و توسعه فعالیت می‌کنند و به انتقال تکنولوژی و دانش فنی به داخل کشور کمک می‌کنند.
- کاهش وابستگی به منابع خارجی
سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا، وابستگی به منابع خارجی را کاهش داده و کشور به صورت مستقل‌تری در حوزه‌های مختلف اقتصادی به فعالیت خود ادامه می‌دهد. با رشد و توسعه این شرکت‌ها، نیاز به واردات کاهش می‌یابد و در عوض، توانایی صادرات و تامین نیازهای داخلی را بهبود می‌بخشد.
به طور کلی، سرمایه‌گذاری خصوصی در شرکت‌های نیازمند احیا امکان بهبود وضعیت مالی و مدیریتی این شرکت‌ها را فراهم می‌کند و در نتیجه، به رشد و توسعه اقتصادی کشور کمک می‌کند. همچنین، این نوع سرمایه‌گذاری باعث ایجاد اشتغال، افزایش تولید، بهبود زیرساخت‌ها، انتقال تکنولوژی و کاهش وابستگی به منابع خارجی می‌شود. بنابراین، تشویق و حمایت از سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا اهمیت بالایی در رشد پایدار و توسعه اقتصادی کشور دارد.
سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا را چگونه می‌توان رونق داد؟
برای رونق سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا، چندین راهکار حائز اهمیت است:
- ارائه تسهیلات مالی و امتیازات مالیاتی
دولت می‌تواند سیاست‌های مالی و مالیاتی مناسب را تدوین کند تا سرمایه‌گذاران را به سمت شرکت‌های نیازمند احیا جذب کند. تسهیلات مالی می‌تواند شامل وام‌های بازپرداخت به‌تعویق‌افتاده، کمک‌های مالی برای بهسازی زیرساخت‌ها و تسهیلات امتیازات مالیاتی مانند کاهش مالیات بر درآمد و سود سرمایه‌گذاری‌ها باشد.
- ارائه پشتوانه‌ها و ضمانت‌های دولتی
دولت، به عنوان پشتوانه‌ای برای سرمایه‌گذاران عمل کند و ضمانت‌ها و تضمین‌های لازم را برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا ارائه کند. این ضمانت‌ها می‌تواند شامل ضمانت تامین بازپرداخت وام‌ها، تضمین حقوق سرمایه‌گذاران و تضمین استقرار قوانین و مقررات پایدار در طول دوره سرمایه‌گذاری باشد.
- ایجاد محیط کسب‌وکار مناسب
ایجاد محیطی مناسب برای کسب‌وکار، شامل حذف موانعی مانند مجوزها و مقررات غیرضروری، ساده‌سازی فرآیندهای بخش عمومی و ارائه خدمات بهتر به شرکت‌ها است. این اقدامات باعث افزایش جذابیت سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا می‌شود و محیط کسب‌وکار را برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر می‌کند.
- توسعه بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری
ایجاد بازارهای مالی پویا و توسعه سیستم‌های سرمایه‌گذاری، اعتماد سرمایه‌گذاران را به شرکت‌های نیازمند احیا افزایش می‌دهد. تسهیل دسترسی به منابع مالی، ارائه ابزارها و محصولات سرمایه‌گذاری متنوع و ایجاد شفافیت در عملکرد سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاران را به سمت سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها جذب می‌کند.
- ایجاد همکاری با سازمان‌ها و مراکز مختلف
دولت می‌تواند با برقراری همکاری با سازمان‌ها، مراکز تحقیقاتی و دانشگاه‌ها، فضایی را برای تعامل بین سرمایه‌گذاران و شرکت‌های نیازمند احیا فراهم کند. این همکاری‌ها می‌تواند شامل ارائه مشاوره‌های تخصصی، انتقال فناوری، پشتیبانی در حوزه تحقیق و توسعه و ایجاد شبکه‌های ارتباطی میان سرمایه‌گذاران و شرکت‌ها باشد.
- ارتقاء آموزش و مهارت‌های کارکنان
ارائه آموزش‌های مهارتی و تخصصی به کارکنان شرکت‌های نیازمند احیا می‌تواند جذابیت سرمایه‌گذاران را افزایش دهد. سرمایه‌گذاران معمولا به دنبال شرکت‌هایی هستند که پتانسیل رشد و سودآوری دارند و کارکنان با مهارت‌های بالا از اهمیت بالایی برخوردارند.
- ترویج آگاهی و ارتباطات عمومی
دولت و سازمان‌های ذی‌ربط می‌توانند از طریق ترویج آگاهی و ارتباطات عمومی، اهمیت سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نیازمند احیا را به صورت گسترده معرفی کنند. ارائه اطلاعات و آمارهای مربوط به عملکرد و نتایج مثبت سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها، باعث افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران و جذب آن‌ها می‌شود.
تامین مالی استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای کوچک و متوسط
شرکت‌های بزرگ (مثل فولاد مبارکه، پالایش نفت تهران و…) به دلیل قدرت چانه‌زنی بالایی که دارند، معمولا با دریافت تسهیلات مالی مشکلی ندارند و تامین مالی می‌شوند. برعکس، در مسیر رشد و توسعه استارتاپ‌ها و شرکت‌های کوچک و متوسط موانعی ممکن است وجود داشته باشد. برخی از این موانع عبارتند از:
- دسترسی محدود به منابع مالی
شرکت‌های کوچک و استارتاپی معمولا با مشکلات دسترسی به منابع مالی روبرو هستند. بانک‌ها و موسسات مالی ممکن است به دلیل عدم وجه التزام‌های کافی یا عدم سابقه مالی قوی، حاضر به ارائه وام به این شرکت‌ها نباشند.
- بروکراسی و مشکلات مربوط به مجوزها و مقررات
در برخی از کشورها، مراحل دریافت مجوزها و رعایت مقررات قانونی ممکن است برای شرکت‌های کوچک و استارتاپی پیچیده و طاقت‌فرسا باشد. دستیابی به مجوزها و اجازه‌های لازم برای فعالیت می‌تواند زمان‌بر و هزینه‌بر باشد.
- عدم دسترسی به بازار و منابع
استارتاپ‌ها و شرکت‌های کوچک ممکن است با مشکلاتی مانند عدم دسترسی به بازارها و شبکه‌های توزیع موثر روبرو شوند.
- نیاز به پشتیبانی فنی و تخصصی
برخی از شرکت‌های کوچک و استارتاپی نیاز به دانش فنی و تخصصی برای توسعه و رشد خود دارند.
- رقابت با شرکت‌های بزرگ
شرکت‌های کوچک و استارتاپی ممکن است در رقابت با شرکت‌های بزرگ با محدودیت‌هایی مواجه شوند، از جمله منابع مالی و توانایی رقابت با بزرگترین بازیکنان صنعت.
نتیجه
در حالت عادی، وقتی کسب‌وکاری نیاز به تامین مالی دارد، بانک‌ها و موسسات مالی با تعیین وجه التزام‌های سنگین و بروکراسی‌های اداری متعدد، نه‌تنها عاملی کارآمد برای کسب‌وکار نیستند، بلکه مانع رشد آن می‌شوند! برای این‌که چالش‌های مسیر تامین نقدینگی کسب‌وکارها کم‌تر شود، بتا به مراتب نسبت به بانک‌ها و موسسات مالی ارجحیت دارد.
سرمایه‌گذار بتا با خرید مواد اولیه و واگذاری آن‌ها به کسب‌وکار، می‌تواند کسب‌وکار را احیا و نقدینگی آن را تامین کند. همچنین با خرید یا پیش‌خرید عمده محصولات شرکت برای سرمایه‌گذاران و خرده‌فروشی آن بازار، این کسب‌وکارها را تقویت کرده و محرک بازار کسب‌وکارهای نیازمند احیا هستند.
نظر شما راجع به سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها چیست؟